روز گذشته سرلشکر پاسدار محمدباقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در همایش «دفاع مقدس و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران و منطقه غرب آسیا» بابیان اینکه تمامیت ارضی کشور ما در دفاع مقدس کاملاً تثبیت شد، اعلام کرد که «برای قرنها کسی نمیتواند بهراحتی در مورد جدا کردن حتی بخش کوچکی از ایران تصمیمگیری ویا اقدام کند. آری، امروز خاکی از دست نرفته است و سربلندی بیشتر شده است. پس چندین قرن باید صبر کرد تا چنین اتفاقی در یک کشور صورت بگیرد. لذا دفاع مقدس یک مبدأ تاریخساز برای ملت ایران است، تاریخ ملت ایران قبل از دفاع مقدس و انقلاب اسلامی شکل دیگری دارد و بعدازآن شکل تحولیافته جدیدی پیداکرده است.» شکی نیست و همان خوانندگان محترم این نوشتار مستحضر هستند جنگ بیتردید از شگفتانگیزترین پدیدههای اجتماعی است که تمام ابعاد بشری جامعه را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. در هشت سال دفاع مقدس آحاد ملت ، خودجوش و با علاقمندی برای دفاع از دین و تمامیت ارضی خود وارد عمل شدند و مقطعی حساس و در عین حال بسیار درخشان را در تاریخ انقلاب رقم زدند که از این مقطع، به دوران دفاع مقدس یاد میشود. شرایط جنگی ، تبلور عملی و تجلی عینی همه ارزشهای متعالی انسانی بود و این ارزشها در جنگ شکوفا شد و واقعیت عملی یافت.
هشت سال دفاع مقدس، دارای ابعاد و زوایای گوناگونی است که با بررسی هریک از آنها درمییابیم فرهنگهای ناب و ارزشمند دینی را در درون خود جایداده است. یکی از این فرهنگهای اصیل، فرهنگ شهادت است. شهادت یعنی مجموعه باورها، آگاهیها، آداب، اعتقادات و اعمالی که موجب وصول انسان به عالیترین درجه کمال، یعنی مرگ آگاهانـه درراه خـداوند میشود. بیتردید واژه شهادت در دوران دفاع مقدس از بسامدترین واژههایی است که پرشماربه کار رفته است . چرا که در ایران زمان جنگ، شهادت که برخاسته از بافت مذهبی بود، هرروز در متن اجتماعی بازتولید میشد. در این میان قالب معنایی شهادت، روند «مرگ زدایی» شده جامعه مدرن را به چالش میکشد و نوعی زیستن همارز با مرگ را صورتبندی میکند. در این دوران با رویکردی بینامتنی و تلفیقی از گزارههای مدرن و مذهبی، چگونه زیستن با چگونه مردن معنا مییابد. در واقع در این برهه، تاریخ نه مانند تفکر مدرن روندی خطی، بلکه روندی هدفمند و نگاشته شده را طی میکند. بهگونهای که شهادتطلبی در دوران جنگ تحمیلی بازنمود وجود نوعی فضای بیقراری اجتماعی، میزان گرایش فرد درراه آرمانخواهی جامعه و نسبت تعلق و دلبستگی به شاخصهای مذهبی و ملی را میرساند. از موضوعات مهم در این حوزه این است که یافتن انگیزههای شهادتطلبی بدون توجه به ریشههای ارزشی و فرهنگی در هر جامعهای امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر انگیزه شهادتطلبی، مرگ درراه ارزشهاست و این ارزشها را باید با مراجعه به فرهنگ و ایدئولوژی که کنشگران از آن تأثیر پذیرفتهاند، به دست آورد.
به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که بنابراین شهادت نه یک نیاز و رفتار موقتی و مصرفی که بهمثابه یک نظام رفتاری و الگوی ارزشی و عقلانی عملکردی، فرازمانی و فرامکانی مطرح است که میتواند باخمیرمایه اعتقادی در خرده نظامهای یک جامعه پایه رفتار قرار گیرد و اساس انسجام وجدان جمعی جدید و ساختهای اجتماعی جامعه جدید را تشکیل دهد؛ زیرا جامعه جدید نیاز به وجدان جمعی دارد، یعنی نیاز به ارزشهای مشترکی دارد که در حکم شیرازه وحدتبخش و اتصالدهنده اجزاء باشد و سبب همبستگی اجتماعی میگردد و سخنان سرلشکر پاسدار محمدباقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در خصوص دفاع مقدس به عنوان یک مبدأ تاریخساز برای ملت ایران در همین چارچوب جمعبندی میشود.