فاضل حیدری مدیرمسول
هموطنان متدین وفهیم درپهندشت ایران اسلامی قبل ازانقلاب و دراوج خفقان رضاخانی حجاب وعفاف را قبول داشته اند وتلاش حکومت پهلوی را درمبارزه با حجاب ناکام گذاشته وهمواره با پوشش درخیابانها ظاهرمی شدند. در چندسال اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری حکومت جمهوری اسلامی در ایران و بعد از آن تصویب قانون حجاب که مطابق با شرع اسلام است؛ دشمنان جمهوری اسلامی ترویج بی حجابی را نیزدرکنارناهنجاری ها وقانون شکنی ها ی خودقرارداده اند وبامردم به ستیزبرخاسته اند. ازدهن دشمنان یک مسئله را زیاد میشنویم و آن این است که جمهوری اسلامی حجاب را امری سیاسی کرده است و قانون حجاب به دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی تبدیل شده است. اما آیا این مسئله درست است؟ یا برای پیشبرداهداف شوم خود ترویج بد حجابی وبی حجابی را نیزبه بداخلاقی های قبلی خود اضافه کرده اند ؟ برای پاسخ به این شوال باید گفت که مردم قانون جمهوری اسلامی را قبول دارند وحجاب اسلامی نیزدرهمین قانون گنجانده شده است. آری، درفتنه اخیرنیزمردم به شعارهای زن ، زتدگی، آزادی توجهی نکردند و فقط اتدک افرادی ناآگاه بدن خودرا درمعرض دید نامحرم قرارداده وشعارهای هنجارشکن داده اند! اگرچه همین افراد نیز توجه نداشتند که چه کسی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب است. آری، نمی دانستند جاسوسهای دشمن پشت جریان بی حجابی است وچه اهدافی دارد؟ آیا دستگاههای جاسوسی دشمن، دلشان به حال مردم می سوخت؟ نه، اینها ازآرامش و امنیت ایزان نگرانند. همه میدانند حجاب امری فردی و اجتماعی است و با مطالعه تاریخ متوجه میشویم که مسئله حجاب قبل از اسلام در سایر ادیان با شکلهای متفاوتی وجود داشته است اما با نزول قرآن کریم، آیاتی در چند مرحله درباره حجاب نازل میشود و بر اهمیت آن شدت میبخشد؛ لذا سیاسی دانستن مسئله حجاب از اساس اشتباه است.
موضوع و مسئله حجاب دقیقاً باید در یک مفهوم خیلی وسیع و گستردهای در ساحت اجتماعی موردبررسی قرار بگیرد. یک وجه عمدهای از موضوع و مسئله برمیگردد به حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی. روایت وجه تفاوت و تمایز انقلاب اسلامی با دگرهای خودش، ازجمله اقتضائات این حرکت است و به عقیده نگارنده این نوشتار تفکر تشیع با سیمای اجتماعی و حجاب باید بتواند جامعهی متفاوتی را به نمایش بگذارد. حجاب ریشه اسلامی و اعتقادی دارد و بر همین اساس، واجب است اما این باید بروز و ظهور عینی هم داشته باشد که بتواند به حرکت پیشروندگی ما کمک کند. از طرف دیگر، حجاب به دلیل شبکه ارتباطی با سایر حوزههای اجتماعی و فرهنگی، محل دقت و چالش است. ما یک سری آسیبهایی داریم که رشد این آسیبها حداقل در جوامع اسلامی، جامعه را از هستی ساقط میکند.
بههرحال، هر جامعهای بر اساس یک مکتب و تفکر شکل میگیرد و روبهجلو حرکت میکند؛ اگر ما هم بپذیریم که بر اساس مکتب اسلام و تفکر تشیع در حال حرکت هستیم قطعاً در این مکتب یک سری خطوط قرمزی وجود دارد. در عقبه اعتقادی ما، قرآن درباره عذاب الهی به سبب تجاوز از حدود الهی هشدار میدهد؛ بنابراین، گزینشی عمل کردن در مسئله حجاب درست نیست چراکه حجاب مثل بخشی از یک پازل است که اگر تکهای از آن برداشته شود، کل تصویر را نامفهوم خواهد کرد. ما باید بتوانیم مسئله حجاب را در مکتب تشیع و درحرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی خوب تحلیل کنیم؛ در این صورت، علت برخی اتفاقات و سناریوهای طراحیشده قابلتفهیم خواهد شد. به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که حجاب واجبی است که باید به آن عمل شود.