فاضل حیدری مدیرمسول
عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای که با تلاش، هوشمندی و مجاهدت های فراوان دولت سیزدهم رقم خورد موضوعی است که نباید از تبیین آن غافل شد چرا که مجموعه تحولات نظام بینالملل، از جمله عضویت در سازمانها را باید در یک ظرف بزرگتر دید و امروز این ظرف بزرگ همان دوران گذارنظم بینالملل است. در این دوران جدید، آمریکا با افول قدرت هژمونیک خود روبرو است و در مقابل، قدرتهای منطقهای و بینالمللی جدیدی مانند چین، روسیه، ایران، هند، برزیل و آفریقای جنوبی خیزش کردهاند. این اتفاق سبب شده نظم تکقطبی پساجنگ سرد با اخلال جدی مواجه شده و هژمون آمریکاییها در آستانه از بین رفتن باشد . آری، از این منظر است که آمریکاییها با هر گونه چندجانبهگرایی در نظام بینالملل مخالفت میکنند. یکی از ابزارهای مهم چندجانبهگرایی در دنیا نیز نهادهای منطقهای از جمله نهاد مؤثری چون سازمان همکاری شانگهای است که سه عضو اصلی منتقد نظم کنونی جهانی؛ چین، روسیه و هند، در آن عضویت دارند و اکنون نیز با پبوستن ایران مقتدربه این سازمان، یک چهارضلعی فوقالعاده قوی علیه این نظم هژمونیک آمریکایی شکل گرفته است.
متأسفانه فضای ذهنی در کشور در حوزه سیاست خارجی متأثر از رقابتهای جناحی در حوزه سیاست داخلی است که این به منافع عالی کشور آسیب زیادی زده است که نمود آن را میتوان در موضوع دائمی شدن عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مشاهده کرد. با عضویت دائمی ایران در این سازمان نه قرار است معجزهای رخ دهد و نه یکشبه تمام مشکلات اقتصادی کشور حل شود اما در عین حال مزایای بسیار زیادی برای کشور داد که باید از آن به خوبی بهره برد. پیوستن ایران به این سازمان و گرهخوردگی و درهمتنیدگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی به کشورهای منتقد نظم تکقطبی و موافق چندجانبهگرایی در نظام بینالملل اهمیت زیادی دارد و لذا شاهد مقاومت شدید غربیها در مقابل این اتفاق هستیم و همین مقاومتها، جذابیت عضویت دائم را در سازمان همکاری شانگهای برای ایران بیشتر میکند.
آری، به این دلیل که بیشتر کشورهای عضو این سازمان محصور در خشکی هستند، ایران میتواند برای آنها امنترین، کوتاهترین و بهصرفهترین مسیر اقتصادی برای دسترسی به آبهای گرم جنوبی، بازارهای جدید و نزدیکی اعضا به همدیگر شود که برای آنان فرصتی طلایی و قابل اهمیت است. لذا عضویت دائم در سازمان شانگهای فرصت بسیار مناسبی برای ایران در جهت تثبیت جایگاه ترانزیتی خود است. ناگفته پیداست این درهمتنیدگی اقتصادی و وابستگی ژئوپلیتیکی با عضویت در این سازمان وزن سیاسی بالای ایران را بالاتر میبرد و میتواند زمینه بالا بردن هزینه تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران را فراهم کند. زیرا در این وضعیت جدید ایران دیگر به تنهایی هزینه حضور در نظام بینالملل را نمیپردازد و به تحریمها اعتراض نمیکند بلکه سایر اعضای این سازمان هم که اقتصاد آنها به ژئوپلیتیک ایران گره خورده، نسبت به تحریمهای ضد ایرانی غرب اعتراض خواهند کرد.
نباید نگاه معجزهگرایانه به پیوستن دائم به این سازمان داشت. خوشبختانه اتفاق بزرگی که برای اولین بار در کشور رخ داده این است که دولت نیزپروپاگاندای بزرگی را در خصوص این اتفاق انجام نداده در حالی که تا پیش از این دولتها در خصوص انعقاد یک توافق بینالمللی یا ورود به یک پیمان بینالمللی چنان تبلیغات معجزهواری میکردند که انتظارات مردم به شدت بالا میرفت که به دلیل ماهیت آنارشیک و غیر قابل اعتماد نظام بینالملل، این توافقات به سرانجام و نتیجه خاصی برای کشور نمیرسید و این به شک و تردید مردم به ادعاهای مسئولان میانجامید . اما رویکرد منطقی دولت سیزدهم این بود که چنین تصویری از این اتفاق نسازد. به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که اگر مجاهدت ها و تلاش های شبانه روزی دستگاه قوی دیپلماسی دولت سیزدهم نبود امروز ایران به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای در نمی آمد و جا دارد تمامی رسانه ها در خصوص تبیین دستاوردهای عضویت دائم کشورمان در سازمان همکاری شانگهای وارد گود شوندوبرای مردم اطلاع رسانی کنند.