فاضل حیدری مدیرمسول-ریزش مترو پل» درشهرآبادان تیتر غم انگیزی که 2 خردادماه سال 1401 مانند ضربه ای مهلک به قلب مردم عزیز آبادان نشست و خاطره فرو ریختن ساختمان پلاسکوی تهران در زمستان ۹۵ را در یادها زنده کرد. حادثهای که خسارت و تلفات جانی فراوانی داشت و غم بزرگی در دل خانواده هایی قرار داد که عزیزان خود را در این حادثه از دست داده اند. سود سرشار حاصل از ساختمانسازی بهویژه با کاربریهای تجاری و خدماتی، سوداگران شهری را برای ورود به این عرصه سودآور حریص کرده است و آنها حاضر هستند برای رسیدن به مطامع اقتصادی خود، قوانین را دور بزنند و بعضی از عناصر اداری یا فنی و تخصصی دستگاههای ذیربط را مطیع خود سازند.
یافتهها موید این نکته است که در اجرای پروژه متروپل، مالک و سرمایهگذار ساختمان نفوذ زیادی در فرآیند اداری مربوطه داشته است و به همین دلیل مراحل اداری مربوطه یا طی نشده یا ناقص بوده است که شراکت شهرداری در پروژه نیز مزید بر علت است. در نظام ساختوساز کشور، چند نهاد نظارتی از جمله شهرداریها و سایر مراجع صدور پروانه، سازمان نظام مهندسی ساختمان و از همه مهمتر وزارت راه و شهرسازی بهعنوان ناظر عالیه تعریف شدهاند، اما به غیر از سازمان نظام مهندسی ساختمان که البته تا حدودی به وظایف خود عمل کرده و بلافاصله پس از ورود به پروژه و رؤیت اشکالات فنی آن، حسب وظیفه قانونی گزارش تخلفات را به مراجع ذیربط اعلام کرده است، سایر مراجع نظارتی به هر دلیل موفق به ایفای نقش کامل نظارتی خود نشدند و در نهایت نتوانستند نقش مؤثری در متوقف کردن ساختمان داشته باشند، زیرا اگر دستگاههای نظارتی با جدیت و مسئولیتپذیری بیشتری به وظایف قانونی خود عمل میکردند، نباید چنین فاجعه تلخی اتفاق رخ میداد.
آغاز عملیات احداث ساختمان بدون صدور پروانه ساختمانی، کنترل نکردن دقیق نقشهها و مستندات ساختمان پیش از شروع عملیات اجرایی، رعایت نکردن ضوابط ارتفاعی طرح جامع شهر در طراحی ساختمان، توجه نکردن جدی به اخطارهای مطرح شده از طرف ناظران پروژه و دیگر عوامل، هر یک میتوانست مراجع ذیربط نظارتی را متقاعد سازد تا بهصورت جدیتری پیگیر متوقف کردن عملیات اجرایی آن باشند. اگر چه گفته میشود سازمان نظام مهندسی ساختمان از زمانی که در جریان اجرای ساختمان متروپل قرار گرفته و به موضوع ورود کرده است، طبق ضوابط قانونی اخطارهای کتبی لازم را به استناد گزارشهای مهندسان ناظر پروژه به مراجع مربوطه منعکس کرده است، اما در نهایت روند اجرای پروژه متوقف نشده و ریزش ساختمان منجر به فاجعه اخیر شده است؛ این موضوع نشان میدهد که در قوانین مربوطه نقص یا کمبودی وجود داشته و دارد که نتوانسته است مانع بروز چنین فاجعهای شود.
به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که فارغ از اینکه محاسبات سازه یا نظارت بر اجرای ساختمان متروپل توسط شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی یا از کانال سازمان نظام مهندسی ساختمان یا بهصورت مستقیم از طریق شهرداری محل صورت گرفته باشد، نتیجهای که حاصل آمده تأسفبار و غمانگیز بوده و تا حدودی اعتبار جامعه مهندسی کشور را مخدوش کرد اما این اعتبار قطعا با نظارت صحیح و عمل به تعهدات باز خواهد گشت. درس مهم این حادثه تلخ این است که همه شهرداران سراسرکشوربرساخت ایمن سازه ها نظارت نمایند تا متروپل دیگری درشهرودیارشان زیان بارنشود.