فاطمه رحیماویان-باربارا تاکمن تاریخنگار درخشانی است، با نثری زیبا، سال ها پیش برنده جایزه پولیتزر شد که یکی از معتبرین جوایز بین المللی در زمینه آثار غیرداستانی است. او کتاب های متعددی درباره تاریخ اروپا نوشته و برخی از روایت های مستقر از این تاریخ را به چالش کشیده است و به این خاطر تاریخ نگاری غیرمتعارف. یکی از مهم ترین آثار او که خوشبختانه با ترجمه درخشان عزت اهلل فوالدوند در ایران هم منتشر شده کتاب »برج فرازان« است. برج فرازان به دوره ای بسیار مهم در تاریخ اروپا و البته تاریخ جهان می پردازد که در ً غرب داشت به سمت ان اروپا و اساسا بربریت جنگ های جهانی میل می کرد. کتاب درباره سالهای اواخر قرن نوزدهم است تا پیش از جنگ جهانی اول. اینکه »جنگ بزرگ« از چه بستر و زمینههای اجتماعی و سیاسی برآمد. فصول مختلف کتاب روایت جذابی هستند از مهم ِ ترین تحوالت جهان آن ً روزها. مثال در فصلی با عنوان »مرگ ژورس« به جنبش سوسیالیستها در اروپا و آمریکا میپردازد، از اهمیت آن میگوید و اینکه شروع جنگ جهانی تا چه حد به زیان این جنبش بود. که گویا جنگ به داد کشورهایی رسید که در داخل زیربار مطالبات کارگری گرفتار آمده بودند. بهرحال همه فصول کتاب جذابند اما درخشش و زیبایی فصل مربوط به دریفوس حیرتانگیز است. میدانیم که داستان دریفوس در تاریخ فرهنگی- روشنفکری عصر مدرن و به ویژه در فرانسه تاثیر بسیار زیادی داشته است. قضیه دریفوس داستان تقابلی طوالنی میان دو جناح است در جریان محاکمه، محکومیت و سپس تبرئه سروان آلفرد دریفوس؛ افسر توپخانه در ستاد کل ارتش فرانسه. افسری یهودی که به جرم خیانت به فرانسه و دادن اطالعات به آلمان دستگیر و محکمه میشود. از همان ابتدای دستگیری در ،1894 دالیل کافی برای محکومیت وی در دست نیست. ارتش اما از همان آغاز مسیر بازگشتناپذیری را برمیگزیند: »جرم وی قطعیست«. دریفوس در جزیرهای دور زندانی میشود. اما نشانههای ظلم در پرونده به سرعت آشکار میشوند. و نبردی طوالنی آغاز میشود، میان محافظهکاران و سلطنتطلبان با تجدیدنظرطلبان و پیشروان. گروه اول مدافع ارتش است و مخالف بررسی مجدد پرونده و گروه دیگر خواهان تجدیدنظر در ً تبرئه دریفوس. پرونده و احتماال گروهی بر طبل وطنخواهی میکوبند و مالحظات امنیتی، گروهی دیگر سودای آزادی دارند و عدالت. نبردی بی میانه »امروز انسان یا باید طرفدار ژنرال مرسیه باشد یا جانب دریفوس را بگیرد«. »از آن قضایایی که میتوانست میان فرشتگان هم تفرقه بیندازد«. نامهها و طومارها امضا میشوند. بر له و علیه. امیل زوال و آن بیانیه تاریخیاش » من متهم میکنم«؛ نامهای به رییس جمهور، در دفاع از دریفوس و متهم کردن ارتشیان. چخوف که خود در آن زمان در فرانسه به سر میبرد در نامهای به دوستش مینویسد » ما در اینجا به جز راجع به زوال و دریفوس درباره هیچ چیز گفتگو نمیکنیم«. خود زوال محاکمه و محکوم میشود. نبرد ادامه دارد. روشنکفران و طالبان حقیقت ایستادگی میکنند تا عدالت برقرار شود. نتیجه این تالشها تبرئه دریفوس در سال 1906 و حکم بازگشتش به ارتش است. استیفای حق.تاکمن در فصول دیگر با وضعیت انگلستان و آلمان هم میپردازد، اینکه جریان محافظهکار ِ در انگلستان آن روزها چه وضعیت داشت. بهرحال این کتاب، تاریخ سیاسی به معنای رایج کلمه ً از پایین و نیست، تاریخ اصطالحا اجتماعی هم نه. در همتنیدگی همه این هاست در بافتی درخشان. که خواندنش هم جذاب است و هم بسیار آموزنده.